معنی فارسی greekess

B1

زنی که به لحاظ فرهنگی به یونان وابسته است.

A term referring to a woman of Greek heritage or descent.

example
معنی(example):

یونانی‌ زن در طول جشنواره لباس سنتی به تن کرد.

مثال:

The Greekess wore a traditional dress during the festival.

معنی(example):

بسیاری از داستان‌ها در ادبیات، یونانی‌ زن را به عنوان یک شخصیت معرفی می‌کنند.

مثال:

Many stories in literature feature a Greekess as a character.

معنی فارسی کلمه greekess

: معنی greekess به فارسی

زنی که به لحاظ فرهنگی به یونان وابسته است.