معنی فارسی greenland right whale
C1نوعی وال نادر که در آبهای شمالگان زندگی میکند و در خطر انقراض است.
A species of large whale that resides in the Arctic and subarctic waters, critically endangered.
- NOUN
example
معنی(example):
بلنک گرینلند یک پستاندار دریایی نادر است.
مثال:
The Greenland right whale is a rare marine mammal.
معنی(example):
اقدامات حفاظتی برای نجات وال گرینلند در حال انجام است.
مثال:
Conservation efforts are in place for the Greenland right whale.
معنی فارسی کلمه greenland right whale
:
نوعی وال نادر که در آبهای شمالگان زندگی میکند و در خطر انقراض است.