معنی فارسی greenland halibut

B1

نوعی ماهی که در آب‌های شمال اقیانوس اطلس به ویژه در گرینلند زندگی می‌کند.

A species of flatfish found in the North Atlantic, particularly around Greenland.

example
معنی(example):

Halibut گرینلند یک ماهی صافی بزرگ است.

مثال:

The Greenland halibut is a large flatfish.

معنی(example):

بسیاری از رستوران‌ها Halibut گرینلند را به عنوان غذای اصلی سرو می‌کنند.

مثال:

Many restaurants serve Greenland halibut as a main dish.

معنی فارسی کلمه greenland halibut

: معنی greenland halibut به فارسی

نوعی ماهی که در آب‌های شمال اقیانوس اطلس به ویژه در گرینلند زندگی می‌کند.