معنی فارسی greenkeeper

B2

شخصی که مسئول نگهداری و مراقبت از زمین‌های ورزشی مانند زمین گلف است.

A person responsible for maintaining a sports field, especially a golf course.

noun
معنی(noun):

An employee responsible for the maintenance of a golf course.

example
معنی(example):

نگهدارنده زمین گلف، زمین را حفظ می‌کند.

مثال:

The greenkeeper maintains the golf course.

معنی(example):

یک نگهدارنده زمین ماهر برای یک زمین خوب ضروری است.

مثال:

A skilled greenkeeper is essential for a good course.

معنی فارسی کلمه greenkeeper

: معنی greenkeeper به فارسی

شخصی که مسئول نگهداری و مراقبت از زمین‌های ورزشی مانند زمین گلف است.