معنی فارسی greenless
B1بدون سبز، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچ نوع گیاهی وجود ندارد و منظره ممکن است خشک یا بیزندگی به نظر برسد.
Describes a state of being without greenery, often referring to desolate or barren land.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک چشمانداز بدون سبزه گاهی اوقات میتواند بیبرخورد به نظر برسد.
مثال:
A greenless landscape can sometimes look barren.
معنی(example):
بعد از فصل خشک، باغ بدون سبزه به نظر میرسید.
مثال:
The garden appeared greenless after the dry season.
معنی فارسی کلمه greenless
:بدون سبز، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچ نوع گیاهی وجود ندارد و منظره ممکن است خشک یا بیزندگی به نظر برسد.