معنی فارسی greenness
B1سبزی، رنگی شبیه به رنگ درختان و گیاهان که نشان دهنده زندگی و رشد است.
The quality of being green in color, often associated with freshness and vitality.
- NOUN
example
معنی(example):
سبز بودن چمن نشان میدهد که به خوبی آبیاری شده است.
مثال:
The greenness of the grass showed that it had been well watered.
معنی(example):
در بهار، سبز بودن درختان به ویژه زنده و پررنگ است.
مثال:
In spring, the greenness of the trees is especially vibrant.
معنی فارسی کلمه greenness
:سبزی، رنگی شبیه به رنگ درختان و گیاهان که نشان دهنده زندگی و رشد است.