معنی فارسی grey-beards
B1ریش خاکستریها، افرادی مسن و با تجربه که معمولاً در یک زمینه خاص دانش و مهارت بیشتری دارند.
Elderly men distinguished by their grey facial hair, noted for their expertise.
- NOUN
example
معنی(example):
ریش خاکستریهای کنفرانس بینشهای گرانبهایی را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
The grey-beards at the conference shared invaluable insights.
معنی(example):
پنل شامل چندین ریش خاکستری بود که به خاطر تخصصشان شناخته شده بودند.
مثال:
The panel included several grey-beards known for their expertise.
معنی فارسی کلمه grey-beards
:
ریش خاکستریها، افرادی مسن و با تجربه که معمولاً در یک زمینه خاص دانش و مهارت بیشتری دارند.