معنی فارسی griffinism
B2فلسفهای که تعادل و قدرت را به عنوان اصول کلیدی در زندگی ترویج میدهد.
A philosophy emphasizing balance and strength as key principles in life.
- NOUN
example
معنی(example):
فلسفه گریفینیسم بر تعادل و قدرت تأکید دارد.
مثال:
The philosophy of griffinism emphasizes balance and strength.
معنی(example):
او گریفینیسم را در زندگی روزمرهاش به کار برد.
مثال:
He practiced griffinism in his daily life.
معنی فارسی کلمه griffinism
:
فلسفهای که تعادل و قدرت را به عنوان اصول کلیدی در زندگی ترویج میدهد.