معنی فارسی grimsire

B2

شخصی با ویژگی‌های جدی و سختگیرانه، معمولاً در زمینه آموزش یا رهبری.

A term used to refer to someone who is strict or severe, particularly in an instructional setting.

example
معنی(example):

معلم سخت درس دشواری به دانش‌آموزان داد.

مثال:

The grimsire gave the students a tough lecture.

معنی(example):

هیچ‌کس نمی‌خواست با معلم سخت کلاس روبرو شود.

مثال:

No one wanted to cross the grimsire of the class.

معنی فارسی کلمه grimsire

: معنی grimsire به فارسی

شخصی با ویژگی‌های جدی و سختگیرانه، معمولاً در زمینه آموزش یا رهبری.