معنی فارسی grind out

B1

به سختی تولید کردن یا انجام دادن چیزی، معمولاً به صورت مداوم.

To produce something with a great effort.

verb
معنی(verb):

To produce in a laborious and formulaic manner.

example
معنی(example):

او توانست نمره قبولی را به سختی کسب کند.

مثال:

He managed to grind out a passing grade.

معنی(example):

او امشب گزارش نهایی را به سختی تهیه خواهد کرد.

مثال:

She will grind out the final report tonight.

معنی فارسی کلمه grind out

: معنی grind out به فارسی

به سختی تولید کردن یا انجام دادن چیزی، معمولاً به صورت مداوم.