معنی فارسی gripgrass

B1

چمنی که به خاطر ساقه‌های محکم و توانایی کنترل فرسایش خاک اهمیت دارد.

A type of grass with strong stems, often used for soil stabilization.

example
معنی(example):

چمن گریب به خاطر ساقه‌های محکم و توانایی‌اش در تثبیت خاک شناخته شده است.

مثال:

Gripgrass is known for its tough stems and ability to stabilize soil.

معنی(example):

کشاورزان معمولاً از چمن گریب برای جلوگیری از فرسایش استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers often use gripgrass to prevent erosion.

معنی فارسی کلمه gripgrass

: معنی gripgrass به فارسی

چمنی که به خاطر ساقه‌های محکم و توانایی کنترل فرسایش خاک اهمیت دارد.