معنی فارسی gryph

B1

گریف، موجود افسانه‌ای مشابه گریپ که به نماد قدرت و مجسمه‌سازی در فرهنگ‌های مختلف تبدیل شده است.

A term used to refer to a mythical creature similar to a griph, often found in artistic and cultural representations.

example
معنی(example):

گریف نمادی محبوب در افسانه‌های باستانی مختلف بوده است.

مثال:

The gryph has been a popular symbol in various ancient myths.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان در طول تاریخ گریف‌ها را در آثار خود کشیده‌اند.

مثال:

Many artists have drawn gryphs in their works throughout history.

معنی فارسی کلمه gryph

: معنی gryph به فارسی

گریف، موجود افسانه‌ای مشابه گریپ که به نماد قدرت و مجسمه‌سازی در فرهنگ‌های مختلف تبدیل شده است.