معنی فارسی grison

B1

گریسون، حیوانی پستاندار و گوشه‌گیر است که اکثراً در منطقه‌های جنگلی زندگی می‌کند.

A small carnivorous mammal found in South America, similar in appearance to the weasel.

noun
معنی(noun):

A small, carnivorous South American mammal, of the genus Galictis, somewhat resembling a weasel.

example
معنی(example):

گریسون یک پستاندار کوچک بومی آمریکای جنوبی است.

مثال:

The grison is a small mammal native to South America.

معنی(example):

ما در حین پیاده‌روی در جنگل بارانی، یک گریسون دیدیم.

مثال:

We saw a grison while hiking in the rainforest.

معنی فارسی کلمه grison

: معنی grison به فارسی

گریسون، حیوانی پستاندار و گوشه‌گیر است که اکثراً در منطقه‌های جنگلی زندگی می‌کند.