معنی فارسی gritten
B1گریتکردن به معنای پوشاندن یا پر کردن سطح با مواد گرانول است.
To cover or fill a surface with granular materials.
- VERB
example
معنی(example):
آنها مسیر را با گریت پوشانیدند تا آن را برای پیادهروها امنتر کنند.
مثال:
They gritten the path to make it safer for walkers.
معنی(example):
تیم یک جاده جدید را گریتکرد تا دسترسی را بهبود بخشد.
مثال:
The team gritten a new road to improve access.
معنی فارسی کلمه gritten
:
گریتکردن به معنای پوشاندن یا پر کردن سطح با مواد گرانول است.