معنی فارسی grizzliest

B2

گرزیلی تر ترین، به شدیدترین یا ترسناک ترین شکل اشاره دارد.

The superlative form of 'grizzly' indicating the most horrific or ghastly experience.

adjective
معنی(adjective):

Grey-haired, greyish.

معنی(adjective):

Crying or whingeing in a bad-tempered or irritable way.

مثال:

a grizzly baby

example
معنی(example):

این ترسناک ترین تجربه ای بود که تا به حال داشتم.

مثال:

That was the grizzliest experience I've ever had.

معنی(example):

این فیلم به خاطر صحنه‌های ترسناک‌ترینش شناخته شده است.

مثال:

The movie is known for its grizzliest scenes.

معنی فارسی کلمه grizzliest

: معنی grizzliest به فارسی

گرزیلی تر ترین، به شدیدترین یا ترسناک ترین شکل اشاره دارد.