معنی فارسی groschen
B1واحد پولی که در گذشته در برخی کشورها استفاده میشده است.
A former currency unit used in Austria and Germany.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several obsolete European silver coins.
example
معنی(example):
گروشن به عنوان ارز در اتریش استفاده میشد.
مثال:
The groschen was used as currency in Austria.
معنی(example):
من یک گروشن قدیمی از قرن نوزدهم پیدا کردم.
مثال:
I found an old groschen from the 19th century.
معنی فارسی کلمه groschen
:
واحد پولی که در گذشته در برخی کشورها استفاده میشده است.