معنی فارسی groten

B1

تلفیق کلمه بزرگ، به معنی مناطق وسیع یا بزرگ.

Areas that are large or extensive.

example
معنی(example):

این گیاه در مناطق بزرگی با نور آفتاب فراوان رشد می‌کند.

مثال:

The plant grows in groten areas with plenty of sunlight.

معنی(example):

ما باید مناظر بزرگ این ناحیه را کشف کنیم.

مثال:

We need to explore the groten landscapes of the region.

معنی فارسی کلمه groten

: معنی groten به فارسی

تلفیق کلمه بزرگ، به معنی مناطق وسیع یا بزرگ.