معنی فارسی grotianism
C1جریان فکری و فلسفی متکی بر نظریههای هوجو گرود که بر حقوق طبیعی و روابط بینالملل تمرکز دارد.
A philosophy based on the ideas of Hugo Grotius, particularly regarding natural rights and international law.
- NOUN
example
معنی(example):
گروتیانیسم اهمیت حقوق طبیعی را تأکید میکند.
مثال:
Grotianism emphasizes the importance of natural rights.
معنی(example):
اصول گروتیانیسم بر سیستمهای حقوقی مدرن تأثیر گذاشته است.
مثال:
The principles of grotianism have influenced modern legal systems.
معنی فارسی کلمه grotianism
:
جریان فکری و فلسفی متکی بر نظریههای هوجو گرود که بر حقوق طبیعی و روابط بینالملل تمرکز دارد.