معنی فارسی grouseless
B1بدون توتفرنگیکوهی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن این گیاه وجود ندارد.
Describing an area that lacks grouseberry plants or features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه پس از طوفان اخیر بدون توتفرنگیکوهی بود.
مثال:
The area was grouseless after the last storm.
معنی(example):
چشمانداز بدون توتفرنگیکوهی پیادهروی را آسانتر کرد.
مثال:
The grouseless landscape made the hike easier.
معنی فارسی کلمه grouseless
:
بدون توتفرنگیکوهی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن این گیاه وجود ندارد.