معنی فارسی grouses
B2شکایت یا ناراحتی، به ویژه در مورد یک موضوع جزئی یا خرده‌گیرانه.
Complaints or grievances about something, often trivial in nature.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various game birds of the subfamily Tetraoninae which inhabit temperate and subarctic regions of the northern hemisphere.
معنی(noun):
A cause for complaint.
example
معنی(example):
او معمولاً در مورد آب و هوا در طول زمستان شکایت می‌کند.
مثال:
He often grouses about the weather during the winter.
معنی(example):
همه ما شکایات خود را داریم، اما بهتر است بر مثبت‌ها تمرکز کنیم.
مثال:
We all have our grouses, but it's better to focus on the positives.
معنی فارسی کلمه grouses
:
شکایت یا ناراحتی، به ویژه در مورد یک موضوع جزئی یا خرده‌گیرانه.
