معنی فارسی groutier
B1گراوتیتر، صفتی است که به چیزی اشاره میکند که بیشتر از حد معمول دارای دوغاب باشد.
More grout-like in appearance; typically used to describe something with an increased presence of grout.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کاشیهای جدیدتر نسبت به کاشیهای قدیمیتر به نظر گراوتیتری داشتند.
مثال:
The newer tiles looked groutier than the older ones.
معنی(example):
ظاهر گراوتیتر حمام جدید همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The groutier appearance of the new bathroom surprised everyone.
معنی فارسی کلمه groutier
:
گراوتیتر، صفتی است که به چیزی اشاره میکند که بیشتر از حد معمول دارای دوغاب باشد.