معنی فارسی grubbies
B1گربیس، لباسهای راحت و غیررسمی که برای کارهای روزمره پوشیده میشوند.
Comfortable and informal clothing worn for everyday tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
او ترجیح میدهد در حین باغبانی گربیسها را بپوشد.
مثال:
He prefers to wear grubbies while gardening.
معنی(example):
گربیسهای قدیمی او برای یک روز در خانه عالی هستند.
مثال:
Her old grubbies are perfect for a day at home.
معنی فارسی کلمه grubbies
:
گربیس، لباسهای راحت و غیررسمی که برای کارهای روزمره پوشیده میشوند.