معنی فارسی grudgeless
B1نداشتن کینه به حالتی گفته میشود که فرد از خصومتها و رنجشهای قبلی دوری میکند و میتواند با دیگران به راحتی ارتباط برقرار کند.
Characterized by a lack of grudges or a forgiving nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نداشتن کینه به او کمک کرد تا به راحتی دوستان جدید پیدا کند.
مثال:
Being grudgeless helped him to make new friends more easily.
معنی(example):
طبیعت بدون کینه او در دنیای پر از درام تازگی داشت.
مثال:
Her grudgeless nature was refreshing in a world full of drama.
معنی فارسی کلمه grudgeless
:
نداشتن کینه به حالتی گفته میشود که فرد از خصومتها و رنجشهای قبلی دوری میکند و میتواند با دیگران به راحتی ارتباط برقرار کند.