معنی فارسی grummets

B1

پروانه‌ها، اشیاء یا موجودات زنده مشابه.

Butterflies, or objects similar in nature.

example
معنی(example):

جعبه پر از پروانه‌ها برای پروژه بود.

مثال:

The box was filled with grummets for the project.

معنی(example):

او چندین پروانه را در طول تحقیقش جمع‌آوری کرد.

مثال:

He collected several grummets during his research.

معنی فارسی کلمه grummets

: معنی grummets به فارسی

پروانه‌ها، اشیاء یا موجودات زنده مشابه.