معنی فارسی grumph

B1

گرامف به صدای ناله یا بی‌میلی اشاره دارد که معمولاً از ناامیدی ناشی می‌شود.

A sound of discontent or annoyance.

example
معنی(example):

او وقتی متوجه شد برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌اش لغو شده، ناله کرد.

مثال:

He let out a grumph when he found his favorite TV show was canceled.

معنی(example):

با یک ناله بلند، کودک نارضایتی خود را ابراز کرد.

مثال:

With a loud grumph, the child expressed his discontent.

معنی فارسی کلمه grumph

: معنی grumph به فارسی

گرامف به صدای ناله یا بی‌میلی اشاره دارد که معمولاً از ناامیدی ناشی می‌شود.