معنی فارسی grundel
B1گروندل، نوعی ماهی کوچک که معمولاً در آبهای شیرین زندگی میکند.
A small type of fish commonly found in freshwater.
- NOUN
example
معنی(example):
گروندل نوعی ماهی است که در آبهای شیرین یافت میشود.
مثال:
The grundel is a type of fish found in freshwater.
معنی(example):
او در حین ماهیگیری در رودخانه یک گروندل گرفت.
مثال:
He caught a grundel while fishing in the river.
معنی فارسی کلمه grundel
:
گروندل، نوعی ماهی کوچک که معمولاً در آبهای شیرین زندگی میکند.