معنی فارسی gruys

B1

صدای خشن و بلند که از حیوانات خصوصاً از اسب‌ها شنیده می‌شود.

A loud, rough sound made by animals, particularly horses.

example
معنی(example):

اسب صدای بلندی از نوع گرویس ایجاد کرد.

مثال:

The horse made a loud gruys sound.

معنی(example):

ما می‌توانستیم صدای گرویس حیوان را از دور بشنویم.

مثال:

We could hear the gruys of the animal from afar.

معنی فارسی کلمه gruys

: معنی gruys به فارسی

صدای خشن و بلند که از حیوانات خصوصاً از اسب‌ها شنیده می‌شود.