معنی فارسی guarantied

B1

تضمین شده، وضعیتی که در آن ممکن است یک توافق یا تعهد به طور رسمی تأیید شود.

Having an assurance that a particular outcome or quality is secured.

example
معنی(example):

این خدمات تضمین شده است که حداقل به مدت یک سال عملیاتی باشد.

مثال:

The service is guarantied to be operational for at least one year.

معنی(example):

آنها نتایج را از طریق آزمایش‌های دقیق تضمین کردند.

مثال:

They guarantied the results through rigorous testing.

معنی فارسی کلمه guarantied

: معنی guarantied به فارسی

تضمین شده، وضعیتی که در آن ممکن است یک توافق یا تعهد به طور رسمی تأیید شود.