معنی فارسی guarantying
B1ضمانت کردن، عملی که در آن فردی امنیت اجرای یک توافق را ارائه میدهد.
The act of providing assurance or security for a commitment or promise.
- VERB
example
معنی(example):
او برای اجارهنامه من ضمانت میکند تا بتوانم آپارتمان را اجاره کنم.
مثال:
She is guarantying my lease so I can rent the apartment.
معنی(example):
ضمانت کردن توافق، اطمینان حاصل میکند که همه طرفها مسئولیتهای خود را انجام دهند.
مثال:
Guarantying the agreement ensures all parties fulfill their responsibilities.
معنی فارسی کلمه guarantying
:
ضمانت کردن، عملی که در آن فردی امنیت اجرای یک توافق را ارائه میدهد.