معنی فارسی guilelessness
B1نبود فریب و نیرنگ؛ سادگی و پاکدامنی در رفتار و کردار.
The quality of being innocent and free from deceit.
- NOUN
example
معنی(example):
سادهدلی او باعث شد دوستانش به طور کامل به او اعتماد کنند.
مثال:
Her guilelessness made her friends trust her completely.
معنی(example):
سادهدل بودن کودک است که او را بسیار دوستداشتنی میکند.
مثال:
The child's guilelessness is what makes him so lovable.
معنی فارسی کلمه guilelessness
:
نبود فریب و نیرنگ؛ سادگی و پاکدامنی در رفتار و کردار.