معنی فارسی guiling

B1

گول زدن یا فریب دادن.

The act of deceiving or misleading someone.

example
معنی(example):

گول زدن جمعیت غیرمنتظره بود.

مثال:

The guiling of the crowd was unexpected.

معنی(example):

تاکتیک‌های گول‌زنی او همه را هوشیار نگه‌داشت.

مثال:

His guiling tactics kept everyone on their toes.

معنی فارسی کلمه guiling

: معنی guiling به فارسی

گول زدن یا فریب دادن.