معنی فارسی guyline

B2

ریسمان یا کابل که به تثبیت ساختار کمک می‌کند.

A rope used to secure a tent or structure.

example
معنی(example):

گای‌لاین به ثابت نگه‌داشتن چادر در طول طوفان کمک کرد.

مثال:

The guyline helped secure the tent during the storm.

معنی(example):

او گای‌لاین را تنظیم کرد تا تنظیمات پایدارتر شود.

مثال:

He adjusted the guyline to make the setup more stable.

معنی فارسی کلمه guyline

: معنی guyline به فارسی

ریسمان یا کابل که به تثبیت ساختار کمک می‌کند.