معنی فارسی gum land

B1

زمینی با پوشش درختان گلابی و دیگر گیاهان که به طور خاص برای حیات وحش اهمیت دارد.

A type of land covered with gum trees and associated flora, supporting various wildlife.

example
معنی(example):

این منطقه به خاطر پوشش گیاهی غنی‌اش به عنوان زمین گلابی شناخته می‌شود.

مثال:

This area is known as gum land for its rich vegetation.

معنی(example):

بسیاری از پرندگان در زیستگاه‌های زمین گلابی رشد می‌کنند.

مثال:

Many birds thrive in gum land habitats.

معنی فارسی کلمه gum land

: معنی gum land به فارسی

زمینی با پوشش درختان گلابی و دیگر گیاهان که به طور خاص برای حیات وحش اهمیت دارد.