معنی فارسی gum lands
B1مناطق وسیعی با پوشش درختان گلابی که به اکوسیستمهای محلی مرتبطاند.
Extensive areas dominated by gum trees, often rich in biodiversity and natural resources.
- NOUN
example
معنی(example):
در سرتاسر کشور چندین منطقه گلابی وجود دارد.
مثال:
There are several gum lands across the country.
معنی(example):
کشاورزان از منابع موجود در زمینهای گلابی بهرهبر میشوند.
مثال:
Farmers benefit from the resources found in gum lands.
معنی فارسی کلمه gum lands
:
مناطق وسیعی با پوشش درختان گلابی که به اکوسیستمهای محلی مرتبطاند.