معنی فارسی gummas
B1تشکیلهایی که معمولاً به عنوان نشانهای از عفونت یا آسیب در گیاهان شناخته میشوند.
Growths on plants that are often indicative of disease or damage.
- noun
noun
معنی(noun):
A soft, non-cancerous growth, a form of granuloma, resulting from the tertiary stage of syphilis.
example
معنی(example):
گوماتها میتوانند نشانهای از بیماری در گیاهان باشند.
مثال:
Gummas can be a sign of disease in plants.
معنی(example):
ما اثرات گوماتها بر سلامت درختان را مطالعه کردیم.
مثال:
We studied the effects of gummas on tree health.
معنی فارسی کلمه gummas
:
تشکیلهایی که معمولاً به عنوان نشانهای از عفونت یا آسیب در گیاهان شناخته میشوند.