معنی فارسی gum-boot
B1چکمهای لاستیکی که از پا در برابر آب محافظت میکند.
A single waterproof rubber boot used for protection against water.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک چکمه لاستیکی جدید برای ماهیگیری خرید.
مثال:
He bought a new gum-boot for fishing.
معنی(example):
چکمه لاستیکی پای او را در رودخانه خشک نگه داشت.
مثال:
The gum-boot kept his feet dry in the river.
معنی فارسی کلمه gum-boot
:
چکمهای لاستیکی که از پا در برابر آب محافظت میکند.