معنی فارسی gumbolike

B1

چیزهایی که شبیه و شبیه به گام‌گام هستند و معمولاً حس راحتی یا سادگی را منتقل می‌کنند.

Things that resemble or are similar to gumbo, usually conveying a sense of comfort or simplicity.

example
معنی(example):

بافت پارچه شبیه گام‌ گام بود و آن را راحت برای پوشیدن می‌کرد.

مثال:

The texture of the fabric was gumbolike, making it comfortable to wear.

معنی(example):

او از طبیعت مشابه گام‌گام دسر لذت می‌برد.

مثال:

He enjoyed the gumbolike nature of the dessert.

معنی فارسی کلمه gumbolike

: معنی gumbolike به فارسی

چیزهایی که شبیه و شبیه به گام‌گام هستند و معمولاً حس راحتی یا سادگی را منتقل می‌کنند.