معنی فارسی gummosity

B1

گموسی به حالت یا ویژگی چسبنده یا مومی مواد اشاره دارد.

The quality or state of being gummy or sticky.

example
معنی(example):

گموزی شیره درخت جالب است.

مثال:

The gummosity of the tree sap is fascinating.

معنی(example):

گموزی می‌تواند بسته به نوع گیاه متفاوت باشد.

مثال:

Gummosity can vary depending on the type of plant.

معنی فارسی کلمه gummosity

: معنی gummosity به فارسی

گموسی به حالت یا ویژگی چسبنده یا مومی مواد اشاره دارد.