معنی فارسی gumptions

B1

عزم و اراده و توانایی برای انجام کارها، به ویژه در شرایط دشوار.

Having initiative and courage; resourceful and spirited.

example
معنی(example):

عزم و اراده‌اش به او کمک کرد تا یک کسب‌وکار موفق راه‌اندازی کند.

مثال:

Her gumptions helped her start a successful business.

معنی(example):

شما به اراده و عزم نیاز دارید تا بر موانع زندگی فائق آیید.

مثال:

You need gumptions to overcome obstacles in life.

معنی فارسی کلمه gumptions

: معنی gumptions به فارسی

عزم و اراده و توانایی برای انجام کارها، به ویژه در شرایط دشوار.