معنی فارسی gunflints

B2

چندین قطعه از مواد سنگی که در سلاح‌های قدیمی برای ایجاد جرقه استفاده می‌شوند.

Multiple pieces of flint used to produce sparks for firing various weapons.

example
معنی(example):

سلاح‌ساز انواع مختلفی از تیغه‌های فلزی اسلحه را برای تعمیرات تهیه کرد.

مثال:

The gunsmith stocked various gunflints for repairs.

معنی(example):

داشتن تیغه‌های فلزی اضافی برای نگهداری از سلاح‌های قدیمی مهم است.

مثال:

Having spare gunflints is important for maintaining old firearms.

معنی فارسی کلمه gunflints

: معنی gunflints به فارسی

چندین قطعه از مواد سنگی که در سلاح‌های قدیمی برای ایجاد جرقه استفاده می‌شوند.