معنی فارسی gunneress
B1زونگی مرزبانی از شخصیت زنانه با سلاح.
A feminine form referring to a shooter or marksman.
- NOUN
example
معنی(example):
در بازی، گونرِس به هدفش نشانه گرفت.
مثال:
In the game, the gunneress took aim at her target.
معنی(example):
گونرِس به خاطر دقتش معروف بود.
مثال:
The gunneress was known for her accuracy.
معنی فارسی کلمه gunneress
:
زونگی مرزبانی از شخصیت زنانه با سلاح.