معنی فارسی gunneries

B1

محل‌های تمرین استفاده از سلاح‌های گرم.

Locations used for the practice and testing of firearms.

example
معنی(example):

نظامیان مهارت‌های خود را در گونری‌های مختلف تمرین کردند.

مثال:

The military practiced their skills at various gunneries.

معنی(example):

چندین گونری در سرتاسر کشور واقع شده‌اند.

مثال:

Several gunneries are located across the country.

معنی فارسی کلمه gunneries

: معنی gunneries به فارسی

محل‌های تمرین استفاده از سلاح‌های گرم.