معنی فارسی gurgly
B1گورگلی، وصفی است برای صدا یا بافتی که به شدت نرم و روان است و معمولاً به آب یا مایعات مرتبط میشود.
Descriptive of a sound or texture that is soft and flowing, often associated with liquids.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سوپ وقتی در حال جوشیدن بود، بافتی گورگلی داشت.
مثال:
The soup had a gurgly texture when it was boiling.
معنی(example):
صدای گورگلیای از آشپزخانه شنیدم.
مثال:
I heard a gurgly noise coming from the kitchen.
معنی فارسی کلمه gurgly
:
گورگلی، وصفی است برای صدا یا بافتی که به شدت نرم و روان است و معمولاً به آب یا مایعات مرتبط میشود.