معنی فارسی gussies
B1آرایش کردن، بهبود وضعیت ظاهری، به ویژه به منظور جذاب‌تر شدن.
To dress up or make oneself look more attractive.
- verb
verb
معنی(verb):
To dress up or decorate in a showy way
example
معنی(example):
او همیشه برای دورهمی‌های خانوادگی خود را آرایش می‌کند.
مثال:
She always gussies up for the family gatherings.
معنی(example):
او قبل از هر جلسه مهم ترجیح می‌دهد خود را آرایش کند.
مثال:
He prefers to gussies himself before any important meeting.
معنی فارسی کلمه gussies
:
آرایش کردن، بهبود وضعیت ظاهری، به ویژه به منظور جذاب‌تر شدن.
