معنی فارسی gustfully
B1به معنای با شور و شوق یا با شوق و ولع است، به ویژه در زمینه‌های هنری یا بیان احساسات.
In a way that expresses enthusiasm or energy; exuberantly.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با خوشحالی وقتی که باد در موهایش وزید، لبخند زد.
مثال:
She smiled gustfully as the wind blew through her hair.
معنی(example):
موسیقی‌دان با شور و شوق نواخت، اتاق را پر از انرژی کرد.
مثال:
The musician played gustfully, filling the room with energy.
معنی فارسی کلمه gustfully
:
به معنای با شور و شوق یا با شوق و ولع است، به ویژه در زمینه‌های هنری یا بیان احساسات.
