معنی فارسی gyrograph
B1ژیروگراف، ابزاری که برای ثبت و ترسیم حرکات اشیاء در حال چرخش به کار میرود.
A device used to record the movements of a rotating object.
- NOUN
example
معنی(example):
ژیروگراف برای ترسیم حرکات یک شیء در حال چرخش استفاده میشود.
مثال:
A gyrograph is used to trace the movements of a spinning object.
معنی(example):
در کلاسهای علوم، یاد گرفتیم چگونه از یک ژیروگراف برای آزمایشها استفاده کنیم.
مثال:
In science classes, we learned how to use a gyrograph for experiments.
معنی فارسی کلمه gyrograph
:ژیروگراف، ابزاری که برای ثبت و ترسیم حرکات اشیاء در حال چرخش به کار میرود.