معنی فارسی gyrostat
B1وسیلهای که به تثبیت و کنترل خودکار حرکت اشیا کمک میکند.
A device that helps stabilize and control the movement of objects automatically.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گیروستات به تثبیت هواپیما در طول پرواز کمک میکند.
مثال:
A gyrostat helps stabilize aircraft during flight.
معنی(example):
مهندسان از گیروستاتها در سیستمهای ناوبری استفاده میکنند.
مثال:
Engineers use gyrostats in navigational systems.
معنی فارسی کلمه gyrostat
:وسیلهای که به تثبیت و کنترل خودکار حرکت اشیا کمک میکند.