معنی فارسی gyrovagi
B1گایروواگی به کسانی گفته میشود که مانند گایروسها بدون وابستگی به مکان خاصی در جستجوی حقیقت و روشنفکری سفر میکنند.
Nomadic religious people who live life on the move, dedicated to spiritual exploration.
- NOUN
example
معنی(example):
گایروواگیها به خاطر سبک زندگی آواره و جستجوهای معنویشان شناخته شدهاند.
مثال:
The gyrovagi are known for their nomadic lifestyle and spiritual quests.
معنی(example):
او احساس کشش به سبک زندگی گایروواگی داشت و به دنبال آزادی و دانش بود.
مثال:
She felt drawn to the way of the gyrovagi, seeking freedom and knowledge.
معنی فارسی کلمه gyrovagi
:گایروواگی به کسانی گفته میشود که مانند گایروسها بدون وابستگی به مکان خاصی در جستجوی حقیقت و روشنفکری سفر میکنند.