معنی فارسی gyrovague

B1

گایروواگ به افرادی اطلاق می‌شود که در زندگی سرگردان و بدون ثبات هستند، و به طور مداوم در حال سفرند.

Referring to someone who wanders or roams, particularly in a spiritual context.

example
معنی(example):

سبک زندگی گایروواگ او را در حفظ روابط پایدار با مشکل مواجه کرد.

مثال:

His gyrovague lifestyle made it difficult to maintain lasting relationships.

معنی(example):

مسافر گایروواگ داستان‌هایی از سرزمین‌های دور را به اشتراک گذاشت.

مثال:

The gyrovague traveler shared stories of distant lands.

معنی فارسی کلمه gyrovague

:

گایروواگ به افرادی اطلاق می‌شود که در زندگی سرگردان و بدون ثبات هستند، و به طور مداوم در حال سفرند.