معنی فارسی gyve
B1 /dʒaɪv/زنجیر یا وسیلهای که برای محدود کردن حرکت یک فرد استفاده میشود.
To bind or restrain, especially with chains or shackles.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A shackle or fetter, especially for the leg.
verb
معنی(verb):
To shackle, fetter, chain.
example
معنی(example):
آنها به منظور جلوگیری از فرار دستبند زده شدند.
مثال:
They were gyved to prevent them from escaping.
معنی(example):
زنجیرها غالباً در متنهای تاریخی زندانی بودن استفاده میشوند.
مثال:
Gyves are often used in historical contexts of imprisonment.
معنی فارسی کلمه gyve
:
زنجیر یا وسیلهای که برای محدود کردن حرکت یک فرد استفاده میشود.